سرپاس (سرتیپ) شاپور لوامختاری در سال ۱۲۷۶خورشیدی متولد شد, وی حاصل ازدواج فضل الله خان لواء الملک معاون نظمیه تهران در دوران مظفرالدین شاه، و دختر کریم خان مختار السلطنه (نیرالسلطنه) رئیس نظمیه واحتسابیه تهران در همان دوره بود .,ضمنا خواهرزاده ی سرپاس رکن الدین مختاری آخرین رییس شهربانی دوران رضا شاه (1320-1314) نیز بودتحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدارس خرد و تربیت به اتمام رسانید و سپس وارد مدرسه ایران و آلمان شد و زبانهای آلمانی و فرانسه را بطور کامل فراگرفت. در سال ۱۲۹۳خورشیدی وارد مدرسه افسری شهربانی که درزمان کلنل وستداهل سوئدی تاسیس شده بود ,گشت. در زمانی که دوره مزبور را با درجه نایب سومی (ستوان سوم - آسپیرانی)باتمام رسانید سلطان رکن الدین خان ریاست نظميه گیلان را عهده دار بود بنابراين ترتیبی اتخاذ نمود که خواهرزاده اش در همان استان گيلان مشغول بخدمت شود. بدين منوال دو سه سالی در آن استان خدمت نمود. با انتقال سلطان رکن الدین در اواخر سال 1297 به اصفهان و قبول پست ریاست نظمیه اصفهان, شاپور خان نیز به اصفهان آمد. به مطلبی که در شماره 25 روزنامه ایران بتاریخ 25 دیماه سال 1297 نوشته شده توجه فرمایید: در نظمیه های گیلان , قزوین, استرآباد (گرگان ) و اصفهان تغییراتی روی داده است..... ماژور محمد رفیع خان (نوائی) رئیس نظمیه قزوین بریاست نظمیه گیلان تعیین شد.شهاب دیوان برای ریاست نظمیه استرآباد در نظر گرفته شد و سردار جنگ حکمران اصفهان (نصیرخان حاجی ایلخانی ) برای نظمیه آن شهر رئیسی خواست که از تهران سلطان رکن الدین خان مختاری برای ریاست نظمیه اصفهان در نظر گرفته شد. سلطان رکن الدین خان مدت زيادى عهده دار رياست نظميه اصفهان نبوده که به مرکز احضارمي شود. به نظر میرسه که بذر اختلافات رکن الدین خان با مستشاران سوئدی از همین زمان کاشته میشود که عامل انفصال او از خدمت در سال بعد میشود. در دیماه سال 1297 که سلطان رکن الدین خان مختاری به اصفهان منتقل می گردد و بدلایل نامعلومی پس از گذشت چندماه مجبور به ترک اصفهان می گردد . بعد از رفتن سلطان رکن الدین خان مختاری, ماژور (سرگرد) احمدعلی خان زندی به ریاست نظمیه اصفهان منصوب می گردد, ماژور احمدعلی خان زند افسر ی با معلومات و مقتدر بوده است و بین سالهای 1298 تا 1305 بارها به ریاست نظمیه اصفهان منصوب می گردد. بدلیل لیاقت بسیار وی بارها مقامات تصمیم به انتقال وی به نظمیه مرکز و تفویض پست های حساس به ایشان را می گیرند. اما از اخبار آن زمان اینطور استنباط می گردد که کمتر افسری یافت میشده که از توانایی های او در اداره و حفظ نظم اصفهان برخوردار باشد . همانطور كه پیشتر گفتم شاپور خان لواء مختاری جزو اولین دانش آموخته های مدرسه افسری شهربانی بود پیشتر از این افسران نظمیه از بین فارغ التحصيلان مدارس نظامی مثل مدرسه نظام دارالفنون و یا مدارس افسری ژاندارمری برگزیده میشدند این افسران با متدهای نظامی آشنا بودند اما با ترفندها و روشهای علمی پلیسی بیگانه بودند و معمولا بتدریج در حین کار بصورت تجربی مهارتهایی را کسب می نمودند. مدارس افسری شهربانی در دوره ی ریاست وزرائی مستوفی الممالک. و پس از استخدام و ورود مستشاران سوئدی پس از مرداد 1292 خورشیدی توسط کلنل وستداهل دایر گردید و به سال 1293 اولین دوره ی آن شروع می گردد. این مدرسه را مدرسه آسپیرانی می نامیدند. در سال 1298خورشیدی ماژور احمدعلی خان زند رئیس نظمیه اصفهان به پشت گرمی آموزشها و مهارت هایی که شاپور خان لواء مختاری در مدرسه آسپیرانی فرا گرفته است اقدام به تاسیس اولین مدرسه پلیس در اصفهان می نماید. روزنامه اختر مسعود شماره 10 سال اول, به تاریخ 13دلو (بهمن)1298 دراینباره چنین می نویسد: <نمايش. در عمارت چهل ستون> سه ساعت بغروب مانده روز چهارشنبه ششم شهر (ماه)حال, عده آژانی که تقریبا هشتادهشتادوپنج. نفرند و دو ماه و کسری است که در مدرسه تحصیل می نمودند از برای نمايش در عمارت چهل ستون با لباس های خیلی آراسته حاضر گردیده و در حضور آقای سردار جنگ حکومت جلیله و عموم رؤساي دوایر دولتی و سرداران بختیاری و شاه زادگان عظام و اعیان و اشراف مشغول نمايش شدند و این عده بدو دسته تقسيم گردیده یکدسته مشغول ژیمناستیک شده و قریب یکساعت با نهایت چابکی و چالاکی انواع و اقسام بازیرا را نمایش دادند و کاملا از عهده وظايف خويش برآمدند و سپس دسته دیگر با تفنگ شروع بمشق نظامی کرده متجاوز از یکساعت جمیع فنونات و آداب نظامی را بطوریکه اسباب تعجب و تحیر حاضرین گشت معمول داشتند وپس از فراغت از نمایش مورد تمجید وتحسین حکومت جلیله و آقایانی که شرف حضور داشتند گردیده و مجلس بصرف شربت و شیرینی و چای خاتمه پذیرفت شهدالله در این مدت قلیل که ماژور احمدعلی خان رئیس محترم نظمیه به تشکیلات نظمیه پرداختند (پرداخته اند) و مدرسه را در تحت نظر و نظریات آقای عبدالحسین خان وشاپورخان قرار داده فوقالعاده ترقی و اصلاح امورات برای نظمیه حاصل شده است و بعلاوه جای بسی تعجب است كه در مدت دو ماه چگونه این جوانان و محصلین مدرسه جمیع فنونات نظامی را فرا گرفته و پیشرفت نموده اند و راه یکساله را در دو ماه طی کردند ما زحمات و خدمات ماژور احمدعلی خان و آقای عبدالحسین خان وشاپور خان و سایر رؤسای محترم نظمیه را تقدیر شایان نموده و موفقيت ایشان را در اصلاح کلیه امورات نظمیه با سعادت ابدی جوانان رشید تحصیلکرده وطن را از خداوند متعال مسئلت نموده....... مجددا همین جریده در شماره 43 (سال اول) به تاریخ نهم جدی(دیماه) 1299 چنین می نویسد: از وقتی آقای ماژور احمدعلی خان زند صاحب منصب نظمیه مرکزی برای تشکیلات نظمیه اصفهان از طرف وزارت داخله مأمور شده و وارد شدند, مدرسه تعلیمات پلیس گشوده و صاحب منصبان. جوان تحصیلکرده وآژان های واقف بوظیفه با تعلیمات مخصوصه از دبستان مخصوصه دسته دسته در آمده و با رفورم کامله اداری و ترتیب گردش کار که انصافاً به نظمیه اصفهان معنی داده اند و قابل تمجید است آقای میرزا حسین خان نظام همایون که همیشه در اصفهان مصدر مشاغل دولتی بوده وبا سابقه هایی (سوابقی) که در اداره کردن نظمیه اصفهان داشتند (داشته. اند) از ابتدای, ترتیب تشکیلات را عهده دار شده اند. تاریخ اصفهان در این همه مدت که نظمیه داشته است تاکنون این طور منظم و مرتب یاد کاری نداشته است اما افسوس که این اداره همیشه برای مواجب وحقوق افراد در تعب(تب) است ما نظر بپاس خدمات مامورین وظيفه شناس و اداره ی(اداره ای) که نمونه رفورم را بدست ایرانی بما نشان داده است نظمیه و همه مامورین آن خصوصا آقای احمدعلی خان زند را تبریک گفته و توجه وزارت داخله را به پیشرفت حوائج این اداره وپاداش مامورین لایق آن جلب می نماییم.- سلطان شاپور خان لواء مختاری بیشتر از ده سال با سمت های مختلف من جمله ریاست پلیس (ریاست سرکلانتریها) در نظمیه اصفهان خدمت نمود. در طی این ده سال و اندی تشکیلات نظمیه اصفهان رؤسای متعددی را به خود دید..در اوایل سال 1303 سرهنگ احمدعلی خان زند (سالار مکرم) حدوداً پس از چهارسال و نیم ریاست به تهران خواسته شد و به ریاست اداره ی تأمینات(آگاهی).تهران. منصوب گردید. و بجای او سرهنگ پاشاخان مبشر (باجناق. رضا خان) به ریاست منصوب گردید. پاشاخان چند ماهی بیشتر عهده دار این منصب نبود كه سرهنگ حبیب اله خان شهردار(مشیرهمایون) به ریاست نظمیه اصفهان منصوب گردید. اما عمر ریاست او هم بیشتر از پاشا خان نبود تا اینکه مجدداً در ابتدای سال 1304 سرهنگ اجمدعلی خان زند به این سمت منتصب گردید.
تا اینکه در خرداد ماه سال 1305 به ریاست نظمیه های تبریز و ناحیه شمال غرب (آذربایجان خاوری و باختری) برقرار گردید . و از این تاریخ تا نیمه دوم سال 1306 منصب رياست نظمیه اصفهان بین سرهنگ پاشا خان مبشر و سرهنگ حبیب اله شهردار در گردش بود. در نیمه دوم سال 1306 سرهنگ فضل الله خان آقاخانی بر مسند رياست تشکيلات نظمیه اصفهان تکیه زد. و تا اواخر بهار سال 1308 در این سمت باقی ماند. پس از ااینکه در خرداد ماه همین سال حکم ریاست شهربانی های استان فارس به سرهنگ فضل االله خان ابلاغ شد به هنگام عزیمت به فارس دو تن از افسران لایقش را بهمراه خود به شیراز برد این دو افسر عبارت بودند از سلطان شاپور خان لواء مختاری و سلطان سیدعلی اشرف خان ناظمی, در سال 1307 حدودا یکسال پیش از این نقل و انتقال, عشایر قشقایی فارس که ظاهراً از هجده طایفه تشکیل شده بودن دست به شورش زده بودن, همزمان با فتنه فارس اکراد و الوار غرب کشور هم آرام نشسته بودن بهمین خاطر بخش اعظمی از قشون نظامی در .استانهای لرستان و کرمانشاه تجمع یافته بودن و در این شرایط صلاح نبود كه دولت در دو یا چند جبهه درگیر شود البته دولت مرکزی فتنه عشایر فارس را از چشم نصرت الدوله فیروز وزیر مالیه می دید. همانطور كه دولت در حال مماشات با عشایر فارس بود در سال 1308 طوایف بختیاری هم به عشایر فارس پیوستن . در این هنگام رضا شاه پس از عزل نصرت الدوله فیروز, امیرلشکر شیبانی را با بخشی از قوای تیپ اصفهان از آباده به طرف شیراز حرکت داد بهنگام عبور از پل خان ستون موتوریزه تیپ مورد حمله شورشیان قرار گرفت کلی نیرو با اسلحه و مهمات کامل به اسارت عشایر در آمدن و متجاوز از بیست نفر از افسران و درجه داران کشته شدن, در این هنگام علاوه بر تیپ شیراز, نیروی زیادی هم از تهران به فارس اعزام شدند اما بدلیل وسعت منطقه و پراکندگی عشایر فارس ,هیچ کدام از این اقدامات مفید واقع نشد..چند ماهی از این واقعه گذشت و کماکان شهر شیراز تحت محاصره و تعرض عشایر قرار داشت, شاه تصمیم می گیرد به فارس بیاید و بشخصه. فرماندهی عملیات را بعهده بگیرد اما مشاورین. وی را از این عمل برحذر می دارند سرعت گسترش نارضایتها دولت را مستاصل می نماید دامنه ی شورش تا دهکرد(شهرکرد ) فریدن گسترش پیدا می کند مذاکره با سران ایلات هم نتیجه نمیده, نهایتا رضاشاه برنامه ی یک حمله ی همه جانبه را تدارک می بیند و با چندین تیپ پیاده, سواره , صحرایی , توپخانه و چندین طیاره پس از چندین نبرد سخت پس از دوسال موفق به شکست عشایر می گردد. رضا شاه پس از پیروزی بر شورشیان, اغلب مدیران دولتی و رؤسای نظامی شیراز را تغییر میدهد با اين تفاسیر سرهنگ فضل الله خان آقاخانی هم بعد از حدود یکسال خدمت در نظمیه استان فارس به تهران خوانده میشود و در تهران به ریاست اداره محبس (ریس اداره زندان) برگزیده و بجای وی پاسیار دوم (سرهنگ دوم) حسن سهیلی وپس ازوى پاسياردوم حسينقلى بيات رئیس شهربانی های فارس و بنادر جنوب می گردد.
درسال 1309 شاپورخان به درجه ياورى ارتقاء پيدا نموده و به رياست شهربانى ملاير منصوب مى گردد بين سالهای 1313-1312 شاپور خان مختاری به ریاست شهربانی های فارس منصوب می گردد, سلطان سید(علی)اشرف خان ناظمی هم به سمت ریاست سرکلانتری ها ی(رياست پليس) شیراز برقرار می گردد. سال 1313 سالى پر از رعب و وحشت براى مردم شيراز بود . مفقود شدن زنان و دختران و گاها مردان حکایت از جنایاتی دلخراش می نمود. ماهها بود که شیرازیان در وحشت و هراس بسر می بردن, تصور اکثریت بر آن بود که بلایی به شهرشان نازل شده, بلایی در قالب یک خوناشام .هنوز یکسال از کشف جنایات هولناک اصغر قاتل در تهران نگذشته بود و تصاویر اجساد سلاخی شده توسط اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل از یادها پاک نشده بود. با مفقود شدن دو سه زن در شیراز, پلیس دریافت که ناپدید شدن آنها باید ریشه در جنایاتی خونین داشته باشد. مقامات امنيتی برای حفظ آرامش ساکنین شهر سعی در پوشیده نگاه داشتن اتفاقات رخ داده می نمودند, هیچ نشانه و سرنخی هم در دست نبود ,از مرکز مسؤلان. امنیتی شیراز را تحت فشار قرار داده بودند، نامه های تند وتیز و اعصاب خراب کنی از شهربانی مرکز برای مختاری فرستاده میشد با همه ی تلاشی که مأموران به کار می گرفتند هیچ رد و نشونی بدست نمی آمد. تا اوایل اسفند هیچ نشانی از قاتل یافت نشد تا این که در یکی از نیمه شبهای ماه آخر سال , صدای فریادهای گوش خراشی از حلقوم یک زن و مرد در محله ی لب آب بگوش رسید. این فریادها باعث بیداری سکنه ی آن محل شد و با وجود آنکه دیگه تکرار نشد اما این تصور را بوجود آورد که باید زن و مردی باشند که در لحظات پایانی زندگیشان این سر وصداها را راه انداخته اند. با تخمین محل منبع صدا مأموران شهربانی به تنها ساختمان مرمرین سیاه واقع در محله لب آب ریختند . ناصافی کف زیر زمین و آثار حفاری و اثر لک خون بر دیوار آنها را متوجه محل وقوع جنایات نمود,. با حضور مدعی العموم پارکه بدایت (دادستان دادسرای شهرستان) و طبیب قانونی , یاور شاپور خان ریاست شهربانی های فارس و سلطان سیدعلی اشرف خان ریاست سرکلانتری های شیراز و مستنطق(بازپرس) نقاط مورد سوء ظن در زیرزمین ویک اتاق دو دری را حفر و در نتیجه کاوش, جنازه هشت نفر زن و دو مرد به حال عریان کشف .می گردد, بعلاوه ضمن بازرسی دو شیشه محتوی سیانور نیز کشف می گردد. محمدعلی وکیلی متهم این پرونده معروف به دکتر وکیلی صاحب سیف القلم خود را پزشک زنان معرفی مینموده و قربانیان خود را به منزل می آورده و با خوراندن گرد سیانور مسموم و بعد فوت دفنشان می کرده تامبرده ضمن داشتن یک جلد کتاب راسپوتین. علاقه و اعتقاد خاصی هم به راسپوتین. داشته, پليس شيراز دربازجويى ازمتهم متوجه ميشود که متهم درهندوستان نيزاقامت داشته است و بااستعلام ازپليس هندوستان مشخص ميگرددکه وى درهندوستان نيزمرتکب بيش از61فقره قتل شده است اینطور که از شواهد امر پیداست سیف القلم یکی از جنایتکارترین قاتلین سریالی در طی قرن اخیر بوده, محمدعلی وکیلی معروف به صاحب سیف القلم در سال 1315 در یکی از میادین شیراز در ملاء عام،. بدار آویخته می شود. در سال 1314 خورشیدی یاور شاپور خان به ریاست شهربانی استان گیلان منصوب میگردد , ضمنا در همین زمان سلطان سیدعلی اشرف خان هم به ریاست شهربانی شاهرود و پس از آن رياست شهربانى دامغان مقرر میگردد و مجددا در سال 1316 حکم انتقال سلطان سید علی اشرف خان از مرکز برای استان گیلان صادر می گردد و کفیل شهربانی های استان گیلان می گردد و به اتفاق شاپورخان خان مختارى تاپايان سال1320دراستان گيلان خدمت مينمايند.حتى درشهريور همان سال پس ازورودنيروهاى ارتش روسيه واشغال کشورمحل خدمت خود ترک نکردن ودرحفظ جان و مال مردم شهر کوشش فراوان نمودندسال1321 شاپورخان مختارى به شهربانى مرکزمنتقل ميگردد و در مرکز عهده دارسمتهايي نظير رياست بازرسى,رياست پليس انتظامى و رياست امور ادارىميگردد و درفروردين ماه 1327به درجه سرتيپى نائل ميگردد.درسال1329 برياست پليس قضايى منصوب ميگردد.تيمسارمختارى درحدود 40سال خدمت صادقانه موفق به دريافت نشانهاى زيادى ميگردد ازجمله نشان همايون4،,مدال تاجگذارى,نشان سپاس2،نشان درجه2رافدين ازنايب السلطنه عراق,نشان استقلال2ازکشورهاشمى
,
To comment on this biography, please sign in.